اخبار و مقالات وکالتمقاله

دفاع شفاهی خوانده

دفاع در وهلة اوّل در شأن خوانده است و خواهان یا شاکی در پاسخ دفاع خوانده یا مشتکی عنه، مطالبی می گوید یا می نویسد.

مّا موضوع «دفاع شفاهی» در نظام حقوقی ما – آنجا که بحث« حقوق خوانده» مطرح است، وضع قابل تأملی دارد :

1- در دادگاه کیفری استان

دفاع وکیل متهم اصولاً شفاهی است (یا باید باشد). شنیده و دیده ام که گاهی برخی از همکاران پس از پایان سوالات دادگاه از متهّم، اعلام می کنند که مدافعات مکتوب خود را حاضر کرده اند و تقدیم می کنند.

به نظر می رسد چنین حرکتی اصولاً و از نظر اخلاق حرفه ای درست نیست. زیرا در یک دعوای کیفری سنگین دقیقاً معلوم نیست ضمن رسیدگی و پرسش دادگاه چه پیش خواهد آمد.

به عبارت دیگر دفاع وکیل باید بر مبنای آنچه در پرونده خوانده و آنچه از موکّل شنیده و بالاخره آنچه در جلسه دادگاه گذشته است، اعم از اظهارات دادستان، پرسش و پاسخ دادگاه و متهم، اظهارات شهود و کارشناسان ( در صورت حضورشان در دادگاه) باشد .

بنابراین تقدیم لایحه به جای دفاع شفاهی یا فقط رفع تکلیف است و یا غیب گویی و يا هردو !

2-در مرحلة بدوی دعاوی مدنی

خوانده مطمئناً مجال دفاع شفاهی پیدا می کند و وکیل او نباید از این حق صرفنظر و احیاناً توصیه یا دستور دادگاه را که «لایحه بدهید» قبول کند.

زیرا رسیدگی در این مرحله اختصاری است نه مبنی بر تبادل لوایح و در «گفتن» اگر «پرگویی» نباشد اثری است که در نوشتن، لزوماً، نیست. نوشته ممکن است خوانده شود یا نشود و اگر هم بشود میزان دقت خواننده را نویسنده نمی تواند تعیین کند .

امّا «گفته ها» ناچار شنیده می شود و اگر درست تنظیم و بیان شود، لاجرم تأثیر خواهد داشت ( البته جز در مواردی که به علّتی ، قرار نیست گفته و نوشته وکیل تأثیری داشته باشد) فتأمّل .

سوالی که وکیل خوانده در رسیدگی بدوی با آن مواجه است این است که، اگر موکّلش مدعی داشتن حقّی در قبال خواهان است آیا دعوای متقابل طرح کند یا نه؟

به دیگر سخن، ممکن است دفاع خوانده صرفاً نفی و رد ادعای خواهان باشد و این احتمال نیز وجود دارد که خوانده ضمن عدم قبول ادعای خواهان، خود را طلبکار هم بداند. در این حالت تکلیف چیست؟ پاسخی که در بر دارنده جنبه های احتیاطی قضیه نیز هست به شرح آتی است :

در موردی که مشخصاً خوانده مدعی حقّ مستقلی در مقابل خواهان است تردیدی نيست که باید دعوای متقابل طرح کند. البته در صورتی که منشاء هر دو دعوا یکی یا بین آنها ارتباط کامل موجود باشد.

مثلاً فرد الف به این عنوان که تصرف فرد ب در ملک او غاصبانه و عدوانی است، دعوای خلع ید و مطالبة اجرت المثل علیه ب مطرح کرده است. فرد ب مدعی است مالکیّت این ملک به موجب سند عادی از جانب فرد الف به او منتقل شده و بنابراین نه تنها نباید از وی خلع ید شود، بلکه فرد الف باید سند رسمی انتقال به نام او تنظیم کند. در این فرض شخص ب قطعاً باید دادخواست بدهد و دعوای متقابل طرح کند .

توجّه داریم که ب به عنوان خوانده دفاع شفاهی خود را مطرح و مبنای آن را «انتقال مالکیّت » به خود عنوان خواهد کرد . امّا بدون طرح دعوای متقابل در این خصوص، این دفاع نتیجة مثبتی نخواهد داشت .

در عین حال فرد الف پس از طرح دعوای متقابل در موضوع خوانده قرار می گیرد و حقّ دفاع شفاهی خواهد داشت

در موردی که دفاع خوانده، هرچند در تحلیل نهایی باعث سلب حقّی از خواهان می شود، امّا در بردارندة اعلام حق مستقلی نیست، قانونگذار طرح دعوای متقابل را لازم ندانسته است.

مثل اینکه خوانده بگوید در مقابل طلب خواهان از او، او هم فلان مقدار از خواهان طلبکار است و بین این دو دین تهاتر قهری واقع شده یا بگوید بدهی خود را به خواهان پرداخت کرده و رسید دارد.

امّا به طور کلی در تمام مواردی که خوانده مدعی حقّی در قبال خواهان است، بهتر است این حقّ را طی دعوای مستقلی – به عنوان دعوای متقابل – مطالبه کند. این اقدام دادگاه را وادار می کند به موضوع به طور مستقل و جدّی بنگرد و نسبت به آن اتخاذ تصمیم کند.
در عین حال در فرصتهای بیشتری که در این حالت برای دفاع شفاهی ایجاد می شود، امکان توضیح و روشنگری بیشتر به وجود خواهد آمد.

آنچه در باب خواهان گفته شد درباره خوانده نیز صادق است. البته نکات و ملاحظاتی مختصّ خوانده نیز وجود دارد.

درپایان دفاع خواهان، دادگاه با موضوع آشناست. لذا خوانده باید از تکرار مسائل موضوعی خودداری و به بیان مطالب کلیدی و حکمی اکتفا کند.

بدیهی است خوانده باید اشتباهات و مغلطه های خواهان را یادداشت کند و در دفاع خود به آنها پاسخ دهد. امّا در عین حال فقط به قلب دفاع خواهان حمله کند. یعنی توان خود را برای پرداختن به حواشی و پاسخ دادن به آنها هدر ندهد.

اگر وکیل خواهان مسائل موضوعی را خوب و کامل و روشن بیان کرده باشد، وکیل خوانده نباید وقت و توانش را برای تکرار این مطالب – که موجب ملال دادگاه هم خواهد بود – تلف کند

وکیل خوانده باید در دفاع خود به قوی ترین نقاط استدلال وکیل خواهان حمله کند . در عین حال باید توجّه داشت که ردّ ادلّه خواهان صرفاً قسمتی از کار وکیل خوانده است . وکیل خوانده در دفاع باید بیشتر به نقاط قوّت دفاع خود تکیه کند تا نقاط ضعف دفاع خواهان .

توجه داشته باشیم اگر در دادگاه تجدید نظر استان ، به عنوان وكيل تجديدنظر خوانده، تقاضاي تأييد رأي بدوي را مي كنيم به اين خاطر است كه «رأي بدوي صحيح و درست است» نه به اين دليل كه «تجديدنظر خواهي درست نيست» .
اگر رأي بدوي درست باشد اثبات اينكه تجديدنظر خواهي صحيح نيست، كار دشواري نخواهد بود . همچنانكه در تبادل لوايح، تجديدنظر خوانده با آگاهي از آنچه تجديدنظر خواه در لايحه خود آورده، با چشم باز و اطلاع دقيق از مباني استدلال تجديدنظر خواه، پاسخ او را مي دهد .

در دفاع شفاهي نيز تجديدنظر خوانده با دقت به پرسشهايي كه دادگاه از تجديدنظر خواه مي كند، متوجه خواهد شد كه دادگاه مايل به بحث و بررسي چه مطالب و نكاتي است . اين مطالب و نكات را بايد اساسي تلقي كرد . معمولاً دادگاه آنچه را مي خواهد در پاسخ پرسشش روشن شود ، بيان مي كند .

در اينجا فايده دفاع «قابل انعطاف» يا «دفاع متحرك» آشكار مي شود . خوانده بايد آمادگي داشته باشد كه اولويتها و تقدم و تأخر مطالب دفاعش را – بر حسب موقعيت- تغيير دهد .

وکالت

مثلاً اگر دفاع خوانده مشتمل بر دو قسمت مشخص است و از نحوه پرسش دادگاه از خواهان آشكار مي شود كه قسمت اول دفاع را قبول دارد، خوانده نبايد وقت و توان خود را براي تشريح و تبيين قسمت اول تلف كند . بلكه بايد با تمام قوا به اثبات درستي قسمت دوم از جهت ادله و اصول و مستندات بپردازد .

اگر یکی از سوالات دادگاه از خواهان بی جواب ماند یا به طور کامل جواب داده نشد، خوانده باید در تلو دفاعیه خود، جواب درست و کامل را عرضه کند.

پاسخ باید به نحوی داده شود که متضمن اثبات حقانیّت خوانده باشد. در نتیجه دادگاه به این نتیجه خواهد رسید که عدم پاسخ خواهان به سوال به همین جهت بوده است.

در حالتی که خواهان پس از دفاع خوانده مجدداً به او جواب می دهد، خوانده باید دقّت کند چنانچه پاسخ خواهان قسمتهایی از دفاع خوانده را پوشش نمی دهد، این موارد به اطلاع دادگاه برسد.

به این ترتیب دادگاه متوجّه خواهد شد که دعوای اوّلیه خوانده (که اینک در مرحله تجدید نظر مطرح است) از چنان قوّتی برخوردار است که تجدید نظرخواه قادر به پاسخگویی به نکته یا نکات مهمّی از آن نیست .

هدف، انتقاد از وکیل تجدید نظرخواه و تبیین عدم توانایی یا عدم مهارت او نیست. بلکه بیان مطالب باید چنان باشد که روشن شود وکیل تجدید نظرخواه تمام مهارت و حذاقت خود را به کارگرفته، امّا اصل ادعا ضعیف و غیر قابل دفاع است.

اگر وکیل تجدیدنظرخواه در بیانات آغازین خود مطالبی جنجالی، بی اساس یا غیر واقعی مطرح کرد، وکیل تجدید نظرخوانده باید با وسوسة ابراز خشم و عصبانیت مبارزه کند .
او باید در کمال آرامش و متانت و ادب موارد غیر واقعی و بی اساس را که مستند قانونی ندارد و بر محتویات پرونده هم منطبق نیست تصريح و بیان کند و امیدوار باشد که دادگاه تجدید نظر با هوشیاری مطالب سره را از ناسره تشخیص خواهد داد .
بنابراین وکیل تجدید نظرخوانده باید تحریکات طرف مقابل را نادیده بگیرد و به صورتی کاملاً حرفه ای و منطبق بر شئون وکالت عمل کند . هیچ یک از وکلای طرفین نباید از وقت محدود دادگاه برای گله گزاری و اعلام ناخشنودی از نحوة عمل وکیل طرف مقابل استفاده کنند .

به محض پایان یافتن سخنان وکیل تجدید نظرخواه، وکیل تجدید نظر خوانده با صدور اجازه از جانب رئیس دادگاه، باید دفاع خود را آغاز کند.

بیان مطلب باید چنان باشد که دادگاه بداند وکیل تجدید نظرخوانده از ورود به هیچ قسمتی از مطالب و مدافعات تجدید نظرخواه ابایی ندارد. احتراز از برخورد مستقیم و آشکار با مدافعات تجدید نظرخواه ، قهراً در ذهن دادگاه عدم استحکام موضع تجدید نظر خوانده را القاء خواهد کرد .

گاهی دادگاه اعلام می کند نیازی به شنیدن ادامه سخنان وکیل تجدید نظرخوانده ندارد. البته این رویداد نادری است در چنین حالتی اصرار ورزیدن به ادامة دفاع بی فایده است. زیرا چنین تصمیمی – به هرحال – از آن حکایت دارد که دادگاه به قناعت وجدانی رسیده است.

اینکه نتیجه ای که دادگاه به آن رسیده به نفع کدام طرف است، معمولاً، مشخص نیست. هرچند وکلای کارکشته و باهوش می توانند نتیجه را حدس بزنند. البته این حدس که بر مبنای رفتار وگفتار دادگاه استوار است گاهی کاملاً غلط از کار در می آید

 

برای اخذ وکالت از بهترین وکلای خوب در مشهد میتوانید با شماره های کارشناسان دادپلاس در تماس باشید

برای مشاوره با وکیل با شماره زیر تماس بگیرید.

09152491040

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا