تفخیذ چیست؟ + اثبات جرم تفخیذ
تفخیذ به معنای عمل جنسی مرد با مرد است و به نوعی همجنسگرایی محسوب میشود و در شرع مقدس برای مقابله با این نوع از هنجار شکنی ها و نادیده گرفتن ارزش ها یکسری مجازاتی را در نظر گرفته است.
قانونگذار در ماده ۲۳۵ قانون مجازات اسلامی در بخش جرایم حدی تفخیذ را اینگونه تعریف می کند :《 تفخید عبارت از قراردادن اندام تناسلی مرد بین رانها یا نشیمنگاه انسان مذکر است》و در تبصره این ماده میگوید: 《 دخول کمتر از ختنه گاه در حکم تفخیذ است》
تفخیذ از جمله مجازات حدی محسوب می شود مجازات حدی مجازاتی هستند که نوع و میزان آن در قانون به شکل مشخصی بیان شده است.
از جمله ویژگیهای جرایم حدی:
۱. حد نوعی از مجازات است کیفیت و کمیت آن توسط و شاره مقدس معین شده است و دادگاه حق ندارد در جرایم حدی کیفیت نوع و میزان آن را تغییر دهد و همچنین می تواند آنرا کاهش افزایش یا ساقط نماید
۲. طبق ماده ۲۱۷ قانون مجازات اسلامی در جرایم حدی مرتکب در صورتی مسئول است که علاوه بر داشتن علم ، قصد و شرایط مسئولیت کیفری به حرمت شرعی رفتار هم آگاه باشد یعنی اینکه مرتکب باید بداند که عملی که انجام میدهد دارای حرمت شرعی است.
۳. عقل و بلوغ و مختار بودن و مطلع بودن از موضوع از شرایط اساسی مسئولیت کیفری محسوب میشود بنابراین شخص مجنون مست و ساهی و مکره در حدود فاقد مسئولیت کیفری هستند که ماده ۲۱۸ قانون مجازات اسلامی به این موضوع اشاره کرده است و بیان می کند که در جرایم موجب حد هرگاه متهم ادعای فقدان علم یا قصد یا وجود یکی از موانع مسئولیت کیفری را در زمان ارتکاب جرم نماید در صورتی که احتمال صدق گفتار وی داده شود و اگر ادعا کند که اقرار با تهدید و ارعاب یا شکنجه گرفته شده است ادعای مذکور بدون نیاز به بینه و سوگند پذیرفته میشود.
مجازات تفخیذ
طبق ماده ۲۳۶ قانون مجازات اسلامی مجازات فاعل و مفعول که مرتکب تخلف شده اند ضربه شلاق حدیث که در این صورت فرقی نمیکند فاعل و مفعول متاهل باشند یا مجرد یا با اجبار مرتکب این عمل شوند یا بدون اجبار در هر صورت محکوم به صد ضربه شلاق حدی هستند اما تبصره این ماده برای این قاعده کلی استثنایی هم قائل شده است و بیان میکند که اگر فاعل غیر مسلمان و مفعول مسلمان باشد حد فاعل اعدام است حال آنکه اگر فاعل مسلمان باشد و مفعول غیر مسلمان حکم صدر ماده که صد ضربه تازیانه است اجرا می گردد.
البته باید به این نکته هم توجه کنید که قانونگذار در ماده ۲۳۶ قانون مجازات اسلامی بیان میکند که فرقی بین اجبار و غیر اجبار فاعل وجود ندارد بدین معناست که فرقی نمی کند که فاعل با اجبار اقدام به انجام این عمل نموده یا بدون اجبار و با رضایت مفعول در هر صورت فاعل محکوم به سر ضربه شلاق است
ازآنجایی که مکروه بودن یا مجبور بودن اشخاص و انجام عمل مجرمانه میتواند رافع مسئولیت کیفری شود بنابراین در عمل تشخیص هم مکره بودن و هم مجبور بودن مفعول در انجام عمل باعث رفع مسئولیت کیفری خواهد بود.
همجنس گرایی مردان در غیر لواط و تفخیذ
اگر مردان بغیر از لواط و تفخیذ اقدام به اعمالی همچون بوسیدن و ملامسه از روی شهوت نمایند محکوم به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش هستند حال آنکه مجازات شلاق در جرم تفخیذ صد ضربه شلاق حدی است. تفاوت شلاق تعزیری و حدی این است که در شلاق حدی کسی که تازیانه میزند اگر تازیانه به قسمتی از بدن جانی بخورد تازیانه زننده مسئول نیست اما اگردرهنگام زدن شلاق تعزیری به جای دیگری از بدن جانی اصابت کند و جانی صدمه ببیند تازیانه زننده مسئول است و حتی ممکن است ملزم شود دیه هم بپردازد.
تفاوت دیگری که وجود دارد این است که طبق بند پ ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی در صورت محکومیت به شلاق حدی فرد تا دو سال از حقوق اجتماعی محروم است اما شخصی که در محکوم به شلاق تعزیری صرفا در سجل کیفری او ثبت خواهد شد.
اثبات جرم تفخیذ
۱. اقرار
اقرار عبارت است از اخبار شخص به ارتکاب جرم از جانب خود است. در مورد تعداد مرتبه اقرار هم ماده ۱۷۳ قانون مجازات اسلامی بیان میکند که مرتکب اعم از فاعل و مفعول باید ۴ مرتبه در نزد قاضی دادگاه اقرار نمایند که این عمل را مرتکب شدهاند.
۲. شهادت
شهادت عبارت است از اخبار شخصی غیر از طرفین دعوی به وقوع یا عدم وقوع جرم توسط فهم یا هر امر دیگری نزد مقام قضایی است، منظور از مقام قضایی بدین معناست که شهادت شهود باید در دادگاه و نزد قاضی باشد. در جرم تفخیذ همچون جرائمی دیگر مانند زنا و لواط و مساحقه نیازمند ۴ شاهد مرد است
۳. علم قاضی
قابلیت اسقاط جرم تفخیذ مجازات مربوط به جرم تفخیذ طبق ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی با توبه قابل اسقاط است.